هر چند طی ۵ سال گذشته وزیر طلای سیاه به خاطر ابهامات جدی و متعدد در وزارت نفت، چند بار به خانه ملت فراخوانده شده و هر بار هم توانسته است با وعدهها و توجیهاتی از کارت زرد استیضاح نمایندگان ملت به سلامت عبور کند.
پایگاه رهنما :
هر چند طی ۵ سال گذشته وزیر طلای سیاه به خاطر ابهامات جدی و متعدد در وزارت نفت، چند بار به خانه ملت فراخوانده شده و هر بار هم توانسته است با وعدهها و توجیهاتی از کارت زرد استیضاح نمایندگان ملت به سلامت عبور کند. ولی هر بار مستندات ارائه شده از طرف نمایندگان سؤال کننده که بعداً در قالب تحلیلهای محرمانه برای مسئولین منعکس شده، دغدغههایی قابل تأمل است. چرا که احتمال به خطر افتادن منافع ملّی، در تمام قراردادهای نفتی جناب وزیر، محمل اصلی سؤال کنندگان از وزیر نفت بوده است، دادن پاداشهای چند صد میلیونی به بازنشستگان این وزارتخانه، حقوقهای غیرمتعارف بسیاری از مدیران نفتی که بعضاً چند برابر جقوق یک مدیر در سایر ادارات دولتی است و فراخوان مجدد دهها نفر از بازنشستههای این شرکت علیرغم کهولت سن و منع قانونی [ فقط به خاطر اینکه هم حزبی وزیر نفت بوده اند]در اوائل دولت یازدهم و مهمتر از همه، انعقاد قراردادهای ۲۵ و ۳۰ ساله آنهم اکثراً به صورت محرمانه با شرکتهای معلوم الحال اروپائی و آمریکائی، که تا دهها سال نظام جمهوری اسلامی را درگیر خود خواهد کرد. از جمله دغدغههای مهم نمایندگان ملت در خصوص عملکرد مبهم این وزارتخانه استراتژیک بوده است.
قراردادهای منعقد شده در وزارت نفت، همواره به دو دلیل مورد اعتراض نمایندگان ملت قرار گرفته. دلیل اول محرمانه بودن اکثر این قراردادها و دلیل دوم طولانی بودن آنهاست که به اندازه عمر ۷ دولت آینده، نظام جمهوری اسلامی را در تور شرکتهای استعمارگر اروپائی و آمریکائی انداخته است؛ و اگر دولتهای آینده به هر دلیلی بخواهند از این قراردادها خارج شوند، مستلزم هزینههای کلان سیاسی و اقتصادی برای کشور خواهد بود که از نمونههای بارز آن میتوان به جریمه ۱۸ هزار میلیارد دلاری دادگاه لاهه علیه جمهوری اسلامی بخاطر قرارداد کرسنت [ که آقای زنگنه از عوامل اصلی و کلیدی آن بوده است]اشاره کرد.
علاوه بر موارد پیش گفته اصرار وزیر محترم نفت، برای دومین بار در دوران وزارت خود، به سطح بندی جایگاههای سوخت در کشور از جمله مواردی است که حاشیههای فراوانی را بدنبال داشته است. معلوم نیست پافشاری وزیر به سطح بندی جایگاههای ارائه سوخت در شرایطی که کشور با چالش اقتصادی و تنگی معیشت مردم دست و پنجه نرم میکند چیست؟ آیا واقعاً این کار الویت فعلی کشور است؟ باید از جناب وزیر سوال شود. در شرایطی که عدهای افراد سودجو به هر بهانهای با افزایش قیمتها مشکلات را برای مردم دوچندان کرده اند. سطح بندی جایگاههای سوخت جزء تشدید اختلاف طبقاتی چه آورده-ی دیگری برای کشور خواهد داشت؟ وزیر محترم در مثال خود میگویند: چرا باید یک جایگاه سوخت در نیاوران تهران با پائین شهر یکی باشد؟ وآنرا به عنوان یک چالش به جامعه القاء میکند. به نظر میرسد زندگی اشرافی جناب وزیر در رفتار سیاسی اوکاملاً تأثیر داشته و ایشان هم میخواهند به تبعیت از مرحوم استاد خود در دولت کارگزاران، در پایان این دولت هم نام نیکی برای خود به یادگار بگذارند و به همین دلیل میخواهند به قصد قربت، روش اشرافی دیگری در خصوص ارائه سوخت برای دوستان مرفه خود ابداع کنند؛ که باید گفت: جناب وزیر: همین الآن هم خواسته شما در خصوص ارائه سوخت به آقازادهها و مرفهین بی درد در جایگاه های مناطق اعیان نشین اجرائی شده است و نیازی به پیگیری و تأکید ندارد. چرا که در این جایگاهها بدون اینکه راننده قدم رنجه کرده و پیاده شود باکش را پُر میکنند و حتی سگش را چند دقیقه در بغل نگه میدارند و تمام خدمات لازم به او و سگش به بهترین شکل ممکن وبا کمال احترام انجام میپذیرد و لزومی به دستور و پیگیری مجدد ندارد، شما لطفا در فرصت باقی مانده از دولت تدبیر و امید به دردهای دیگر مملکت برسید. قشری که شما نگران نوع ارائه خدمات به آنها هستید. بدون سفارش شما هم بلدند چگونه کار خود را پیش ببرند.
ارسال نظرات